جعفر آقایانی چاوشی، پژوهشگر و مولف اثر«پژوهشهایی در نجوم، اخترفیزیک و کیهانشناسی» درباره ادبیات علمی و کتابهایی که برای عموم در حوزه اخترفیزیک و کیهانشناسی تالیف میشود، گفت: کتابهای موجود اغلب درسی و در سطح متوسط تالیف یافتهاند و استادان و پژوهشگران و صاحبنظران ایرانی، هنوز وارد عرصه نگارش کتابهای پژوهشی و نظریهپردازی در اخترفیزیک و کیهانشناسی نشدهاند.
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در میان کتابهای علمی منتشر شده همواره جای خالی، کتابی که در برگیرنده پیشرفتهای نجوم، اخترفیزیک و کیهانشناسی در سطح جهانی باشد، محسوس است، خوشبختانه چاپ و انتشار کتابی با عنوان «پژوهشهایی در نجوم، اخترفیزیک و کیهانشناسی» تالیف جعفر آقایانی چاوشی تا حدودی این خلا را پر کرده است.
به همین دلیل با نویسنده و پژوهشگر این اثر به گفتوگو نشستیم تا از کم و کیف این کار مطلع شویم و تأثیر این کتاب را در پیشرفت علم اخترفیزیک و کیهانشناسی در کشور جویا شویم.
به نظر شما ادبیات علمی در میان نویسندگان ایرانی چه جایگاه دارد؟
برای پاسخ به این پرسش، به مقدمه کوتاهی نیازمندیم. در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، آنانکه سنشان اقتضا میکند و دانشگاه دیدهاند، میدانند که ایران از قافله علم جهانی، فرسنگها فاصله داشت. خفقان حاکم بر کشور مانع اساسی در ظهور استعدادها بود،
تنها کسانی میتوانستند، به پژوهشهای علمی دست بزنند که به کشورهای اروپایی یا آمریکایی سفر کنند و در دانشگاههای آن ممالک به تحصیل و پژوهش بپردازند. سیاست رژیم پهلوی دوم هم حول همین محور میچرخید که جوانان با استعداد ایرانی را برای همیشه روانه کشورهای آمریکایی و اروپایی کند، دانشمندان، چون مرحوم دکتر ابوالقاسم غفاری، دکتر علی جوان که از دانشمندان بزرگ و خلاق ایرانی در آمریکا بود محصول همین سیاست بودهاند. این دانشمندان وقتی که آمریکا رفتند دیگر برنگشتند.
انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه بندهای اسارت را از دست و پای ایرانیان از هم گسست، موجب شکوفائی استعدادها نیز شد. به همین جهت، دانش پژوهان ما توانستند در علومی همچون هستهای، نانو تکنولوژی، هوافضا و پزشکی، خود را تا حدود زیادی به کشورهای مترقی نزدیک کنند، گرچه بازهم به علت کمکاری سیاستمداران از این استعداد استفاده بهینه نشد.
حال برگردیم به سئوال شما بسته اینکه خروجی این تحولات علمی به صورت مقاله یا کتابهای درسی و یا کتابهای پژوهشی باشند وضعیت ادبیات علمی در کشور متفاوت است. البته در علومی که ذکرش گذشت، صاحبنظران و پژوهشگران مقالات علمی و پژوهشی خود را به زبانهای اروپایی نوشته و در نشریات اروپایی و آمریکایی نیز به چاپ رساندهاند. در حال حاضر، میتوان ایران را، از جمله کشورهای مطرح در نگارش مقالات ISI در خاورمیانه نام برد.
اما اگر بخواهیم از کتابهای درسی و پژوهشی در علوم فوق بحث کنیم باید بگوییم که اکثر این کتابها، از منابع خارجی ترجمه شدهاند و ما کتابهایی پژوهشی در اخترفیزیک و کیهانشناسی در سطح عالی که حرفی برای گفتن داشته باشد، هنوز روانه بازار کتاب نکردهایم. امیدوارم که استاد و پژوهشگران علمی کشور، هرچه زودتر از این گذرگاه نیز عبور کنند.
آیا کتابها موجود در حوزه فیزیک و کیهانشناسی با توجه به اینکه مخاطبان سرشماری هم دارند، پاسخگوی نیازهای علمی مخاطبان خود هستند و عطش آنان را فرو مینشانند؟
من خود با عده زیادی از دانشجویان و دانش پژوهانی در ارتباط هستم که تشنه مطالب نو در حوزه اخترفیزیک و کیهانشناسی هستند با اینحال کتابهای موجود که اغلب درسی و در سطح متوسط تالیف یافتهاند، این تشنگی را فرو نمینشانند و دانشجو ناگزیر مواد مورد نیازش را بوسیله اینترنت به شکل نه چندان روشنی از منابع خارجی دریافت میکند.
این خلاء به حدی در سطوح دانشگاهی محسوس است، که برخی از دانشگاهها با صرف هزینههای بسیار سنگین از استادان خارجی همانند آقای دکتر فرلت (Rager Ferlet) استاد اختر فیزیک رصدخانه پاریس برای سخنرانی به ایران دعوت میکنند. همین استاد فرانسوی هم وقتی به ایران میآید. یک سخنرانی متوسطی به زبانهای انگلیسی و یا فرانسه ایراد میکند که برای اغلب مخاطبین هم قابل فهم نیست.
بعد هم وقتی که از نامبرده متن سخنرانیاش برای چاپ در یک نشریه چاپ ایران درخواست میشود. از دادن متن مقولهاش، خودداری میکند و این یعنی بیاحترامی به ایران و ایرانیان!
آیا همین موارد و نارساییها سبب شد که شما تألیف کتاب مورد بحث را در دست بگیرید؟
بله دقیقا همین. برای اینکه اولا به دانشگاهها و مراکز علمی ایران ثابت کنم که در ایران هم، پژوهشگران و صاحبنظرانی وجود دارند که همان حرفها آقای فرلت را میتوانند با زبانی روشنتر بیان کنند و دیگر اینکه نیاز به خروج ارز برای دعوت از چنین استادانی نیست.
ثانیا آقای دکتر فرلت و دانشمندان غربی امثال او را نیز با پیشرفتهای چشمگیر ایرانیان آشنا کنیم تا دیگر به دیده جهان سومی به ایران نگاه نکنند!
علم و پیشرفتهای علمی، قدرت و توانایی یک کشور محسوب میشود، کشوری میتواند در این جهان پرآشوب، حرفش را به کرسی بنشاند که از لحاظ عملی پیشرفت کرده باشد. علت دشمنی آمریکا و اروپا هم با پیشرفتهای هستهای ایران در همین مسئله خلاصه میشود که آنها میخواهند با دور نگاهداشتن ایران از علم، مانع از نقش آفرینی اسن کشور در عرصه سیاست جهانی شوند.
بهنظر شما با توجه به اینکه افراد زیادی در ایران مخاطبان اختر فیزیک و کیهانشناسی هستند، چرا ناشران رغبت چندانی به انتشار این کتابها نشان نمیدهند؟
اولا همانگونه که پیشتر اشاره کردم. استادان و پژوهشگران و صاحبنظران ایرانی، هنوز وارد عرصه نگارش کتابهای پژوهشی و نظریهپردازی در اخترفیزیک و کیهانشناسی نشدهاند. اگر چنانچه وارد این وادی شوند و با یکدیگر مسابقه علمی دهند، خواهیم دید که ناشران هم برای انتشار دستاورهایشان سرودست میشکنند.
تفاوتی که ایران به دیگر کشورهای مطرح جهان در نشر آثاری در اختر فیزیک و کیهانشناسی دارد در چیست؟
تفاوت عمده باز هم به همان تازه کار بودن پژوهشگران ایرانی در این عرصه، باز میگردد. تاریخ نشر کتابهای علمی در زمینه اخترفیزیک در آمریکا و اروپا لااقل به یک قرن و نیم بازمیگردد در حالیکه ما هنوز هم که هنوز است از ترجمه فارسی این آثار استفاده میکنیم. من امیدوارم، همانگونه که ما در ساختن موشک پیشرفته، رسیدن به بسیاری از اکتشافات در پزشکی، فاصله خود را جهان غرب بسیار کوتاه کردهایم به زودی هم خواهیم توانست به مشکلاتمان در اختر فیزیک و کیهانشناسی فایق آییم. در آن زمان ما هم میتوانیم دوش به دوش دانشمندان غربی در میدانهای اختر فیزیک و کیهانشناسی به پیش برویم.
سوال آخر من این است که درباره کتابی که خودتان تالیف کردهاید و همین چند روز پیش روانه بازار کتاب شد توضیحاتی بدهید.
درباره این کتاب صاحبنظران در آینده نزدیک سخنرانی خواهند کرد تا اهمیت آن را برای ایرانیان گوشزد کنند بقول مولوی:
خوشتر آن باشد که سردلبران گفته آید در حدیث دیگران
آنچه من به عنوان گردآورنده و ویراستار این مقالات میتوانم بگویم این است که چنین کتابی در زمینه نجوم، اخترفیزیک و کیهانشناسی بیسابقه است. من توانستم تقریبا از ۹۹ درصد استادان ایرانی متحصص در زمینههای اخترفیزیک و کیهانشناسی مقالاتی به زبانهای فارسی و انگلیسی بگیرم. البته از بعضی از این متخصصان تعمدا به دلایلی درخواست مقاله نکردم بعضی از مدرسین تازهوارد را هم در خور مقاله گرفتن نیافتم. بنابراین میتوانم برخود ببالم که مقالات استادان برجستهای همچون دکتر مهدی گلشنی، دکتر یوسف ثبوتی، دکتر علیرضا آزموده اردلان، دکتر علیعجبشیری زاده و دکتر داود محمدزاده جسور زینتبخش این کتاب بودند.
تعداد ۴۲ مقاله که ۳۰ مقاله فارسی و ۱۲ مقاله به انگلیسی و فرانسه منتشر شدهاند. موضوعات مطرح در این مقالات همه مفاهیمی هستند که امروزه در محافل علمی دنیا مورد بحث و گفتوگو هستند.
در اینجا باید از ناشران محترم این کتاب یعنی موسسه انتشارات دانشگاه صنعتی شریف و موسسه انتشاراتی رمز و مؤسسه آموزشی فرهنگی ادب و دانش ماخ که این کتاب را به طرز بسیار زیبایی به چاپ رساندند تشکر کنم.